تخطیهای دستورخطی نوظهور در فجازی
چند سالی است اینجا و آنجا در فضای مجازی، تفننهایی در دستورخط دیده میشود و با تخطیهای ظاهراً آگاهانه از آنچه در نوشتهها معمول است، بهاصطلاح «خاصنویسی» میکنند و نوشتۀشان را بهظاهر «عمق» میبخشند. از جملۀ این تخطیها، غلطهای املایی عمدی است؛ مانند نوشتن «به» و «که» بهصورت «ب» و «ک» یا نوشتن «تو» بهصورت «طُ» یا نوشتن «آ» بهجای «ا» در میان کلمه (مثل «جآن»). همچنین گرایش به گذاشتن تمام فتحهها و کسرهها و ضمهها و حتی تشدیدها و سکونها در بین عدهای از خاصنویسها بهوضوح به چشم میخورد؛ حتی در جاهایی که این حرکتها هیچ نسبتی با تلفظ واژه ندارد. برای مثال، چندی پیش در جایی دیدم که کسی «تکرار» را «تِکْرّآرّ» نوشته بود؛ درصورتیکه تشدیدها و الفِ کلاهدار هیچ نقشی در خواندن کلمه ندارد و تلفظ کاملاً متفاوت و نادرستی را نشان میدهد. متفاوتنویسیِ حرف «ک» و نوشتن حرفهای پایانی واژه بهشکل حرفهای آغازی و میانی نیز از بدعتهای دیگرِ این گروه است (یعنی مثلاً بهجای «ف» و «ب» و «ن» و «م»، مینویسند «فـ» و «بـ» و «نـ» و «مـ»). جایی دیدم که کسی «میخواهم اعتراف کنم» را اینجور نوشته بود: «میخواهَمـ اِعترافـ ڪُنَمـ.»
این سبکوسیاق را غالباً در نوشتۀ کسانی دیدهام که میکوشند متن شاعرانه و ادبی بنویسند و میخواهند از این رهگذر، نوشتۀشان بیشتر جلبتوجه کند. تا حدودی هم در این راه موفق میشوند؛ زیرا بیشترِ مخاطبان که عادت دارند نوشته را بدون غلط املایی و بیحرکتگذاری و بهشیوۀ متداول ببینند، دستکم در نگاه نخست، توجهشان جلب میشود.
گرایش به این طرز نوشتن و خاصکردن نوشته، بهویژه در حرکتگذاریِ کاملِ متن، ظاهراً به سنت نوشتاریِ متنهای مقدس و دینیِ عربی برمیگردد؛ متنهایی نظیر قرآن و احادیث و زیارتها و دعاها. اینقبیل متنها را بهسبب اهمیتی که داشتهاند، از دیرباز بهطور کامل حرکتگذاری میکردهاند تا مخاطبانی که بعضاً زبان مادریشان هم عربی نبوده، نوشته را بیاشکال و صحیح بخوانند. رفتهرفته در حافظۀ دیداریِ مخاطبان، این طرز املا با این دسته از متنها گره خورده و این طرز نگارش بهنوعی بهمعنی اهمیت و تقدسِ متن انگاشته شده است؛ هرچند از نوشتن متنهای مقدس به این شیوه، در آغاز چنین مقصودی در کار نبوده است.
ظاهراً کسانی که امروزه متنهای عادی یا ادبیشان را به این سبکوسیاق مینویسند، آگاهانه یا ناآگاهانه دارند از این معنیِ ثانویه که بهمرور به این شیوۀ نگارش بار شده، بهره میبرند و میان نوشتۀ خود و بقیۀ نوشتهها تمایز ایجاد میکنند و دستکم بهلحاظ دیداری، متنشان را خاص میسازند. ولی آیا متن واقعاً با این طرز نگارش، «خاص» و «عمیق» میشود و آیا چنین شیوهای پذیرفتنی است؟
محمد یوسفیشیرازی