دیدین وقتی شب دارین یه خواب بد میبینین، صبحش که بیدار میشین و میفهمین خواب بوده، چه حال خوبی دارین؟
من این روزا وقتی دارم به بیماری، فقر، نابودی طبیعت، ناامنی و ... فکر میکنم، یه لحظه ذهنم دیگه رد میده و میگه: «حتما خوابی! مگه میشه اینهمه تلخی با هم؟» برای چند لحظه دلم آروم میگیره و منتظر بیدار شدنم، ولی بعد از چند ثانیه، باز هشیار میشم و میگم: «نه اینا همهش واقعیته!». این لحظه خیلی دردناکه!!! انگار زیر پام خالی میشه. هرچند اینم فقط چند ثانیهس و باز به خودم میگم «میگذره!» و باز با خوندن یه خبر بد دیگه همین لحظههای انکار تا پذیرش و ناامیدی و امید تکرار میشه و تکرار میشه و تکرار میشه...